نصیحت پیروزمندانه: “من می توانم کسی شوم که باید باشم”
این در مورد سرگرمی دختر اوتیسم است. او نه ساله است و از مارس سال گذشته به یک پرنده و عکاس پرنده مشتاق تبدیل شده است. دیدن از طبیعت در این شهر و دیدن چگونگی رشد و رشد آن با رفتن به پارک های محلی و گشت و گذار در آنها بسیار جالب بود. اکنون او یک معلم فوق العاده دارد – آلفی بوون ، هنرمند و عکاس حیات وحش – در مسابقات برنده می شود و عکس های خود را منتشر می کند. او به من گفت: “2020 بهترین زمان در تمام دوران بود … استرس کمتری به دلیل مدرسه کمتر و من می توانستم به شخصی که باید باشم تبدیل شوم.” پدر چه چیز دیگری می تواند بخواهد؟
اما
یک زن و سگش
من وقت کافی برای راه رفتن سگ و دویدن نداشتم ، بنابراین فکر کردم که این دو را با هم ترکیب کرده و Canicross را امتحان می کنم – نوعی آهسته دویدن با سگ شما. کیت (کمربند ، بانجی باند و مهار سگ) نسبتاً ارزان است و تنها چیزی که نیاز دارید یک کفش مناسب است. این یک روش عالی برای خارج شدن از هوای تازه و لذت بردن از حومه شهر است. سگ من یک همراه عالی است و هرگز مرا به دلیل کندی دویدن قضاوت نمی کند! در سراسر کشور ، گروه های مختلف Canicross وجود دارد که می توانید برای شرکت و پشتیبانی به آنها بپیوندید – قوانین Covid اجازه می دهد. من با One & All Dog Fitness در نزدیکی هلستون ، کورنوال دویدم.
لیز
صحنه مجازی در سراسر جهان
هر آخر هفته من و شریک زندگی ام با دوستان خود در ایالات متحده و کانادا ارتباط برقرار می کنیم تا از زوم برای اجرای یک نمایش کامل شکسپیر استفاده کنیم. پروژه شکسپیر از ماه مارس ادامه دارد و به یک باشگاه کتاب ، لباس های پیچیده و غزل خوانی تبدیل شده است. ما از ویژگی گپ برای بالا بردن روحیه و بحث درباره نمایش در طول اجرای آن استفاده می کنیم. من برای بازی در نقش مکبث ، ژولیت و مارک آنتونی رویاها را به واقعیت تبدیل کردم.
ویل هیت
چهره های لگو *
* از طرف پسرم ایتان دریافت شد
سرگرمی من در عکاسی از چهره های کوچک لگو در زیستگاه طبیعی آنها است. من شروع کردم چون مادر و بابا مرتب مرا مجبور می کردند که برای پیاده روی خسته کننده بروم. در حالی که منتظر می ماندم تا خواهرم جبران کند ، از من به عنوان یک ماهیگیر لگو ماهیگیری در نهر ، و یک مینی فیگور اسکی بر روی یک گل عکس گرفته شد. مامان گفت این باعث شد من متوجه فصول شوم. از زمانی که این پروژه را شروع کردم ، در عکس گرفتن بهتر شده ام و این عکس من را برای من به ارمغان آورده است. نکات جالب توجه زمانی بود که من از چهره ای وحشت زده و ماسک زده که در حال خرید رول توالت در Sainsbury بود ، عکس گرفتم و هنگامی که شروع به اشتراک گذاری تصاویرم درlegominifiguresinthewild در اینستاگرام کردم وLego اظهار داشت: “ما فکر می کنیم ایده خوبی است.”
اتان بوودن (و مادر کارولینا)
طعم و مادرم و آشپزی مادر
من تقریباً 30 سال پیش از الجزایر به لندن نقل مکان کردم و هرچه بزرگتر می شوم ، بیشتر نسبت به آشپزی مادرم دلتنگ می شوم – غذاهای سنتی الجزایر مرا به یاد مادر کوچک و پیر می اندازد. بنابراین از اولین بلوک متوجه شدم که اتصال به غذا یک خوشبختی است. تقریباً هر روز با او تماس می گیرم تا در مورد دستور العمل ها س askال کنم و یادداشت بردارم تا زمانی که عمیقاً در حافظه فرو رود و سپس شروع به پخت و پز کند. مسدود کردن برای اکثر ما دشوار است ، به خصوص وقتی که فردی از سرزمین مادری خود ، از خانواده و دوستان کودکی دور باشد ، اما آشپزی برای من بهترین سرگرمی ، درمان و معالجه بود.
رشوه های کادور
ایجاد کتابخانه محلی
ما آفریدیم یک کتابخانه کوچک رایگان Fairylit بیرون آپارتمانهای ما در شمال لندن. این یک روش عالی برای برقراری ارتباط با همسایگان ، توزیع کتاب برای کودکان و خوشحالی مردم است. یک بار دزدیده شد و دو بار تخریب شد ، اما ما فقط آن را بهتر بازسازی می کنیم (اکنون با نور خورشید!). ما دوست داریم بررسی کنیم که کدام کتاب ها کتاب دارند ، پرس و جوهای ویژه ای انجام دهیم (22 رمان علمی تخیلی در شب کریسمس) و نحوه رونق آن را ببینیم. این دانش باغبانی است و یک باغ واقعی کار نمی کند.
ری
تصویر مربوط به بخشش من است
وقتی 10 سال پیش به من تخصیص داده شد ، این فکر به ذهنم رسید که می خواهم گلهای آن را بکشم و یک طرح بکشم. بعد از ده سال زندگی عادی ، صدها گل کوکب ، گل ذرت و گل دیواری جمع کردم … اما تصویر طرح شکست خورد. قفل را باز کنید و آن را باز کنید. نه تنها می توانستم هر روز داستان خود را انجام دهم ، بلکه می توانم نقشه خودم را نیز بکشم! نقاشی او باعث ایجاد تعامل بین محصولات و خاک ، انسان ، حیوانات و حشرات و تأثیرات نور و هوا شد. بنابراین من هشت ساله هستم نقاشی اختصاص داده شده پایین آمد و سرانجام به باشگاه اسکچ لستر پیوست. این تصاویر جدید ، دوستان جدید و رویاهای جدید را به ارمغان می آورد.
جو والترز
نوشتن در جنگل
از دست دادن قفل در انزوا ، به تنهایی. برای اینکه احساس کنم در خارج از چهار دیوار آپارتمان خود بخشی از جهان را احساس می کنم ، به جنگل محلی می روم و روی درخت درخت توس که افتاده و نشسته است می نشینم. مجله ام را از کوله پشتی ام بیرون می کشم و “وحشیانه می نویسم” ، ذهنم مسابقه می دهد. این باعث می شود توجه کنید ، نه فقط تماشا کنید. احساساتم را آزمایش می کنم: چه چیزی را می بینم ، می شنوم ، بو می کنم ، لمس می کنم؟ چه حسی دارم هر روز متفاوت است. با روشن شدن هوا و فصول ، جانوران و گیاهان جنگلی جریان و جریان می یابند. تار و پود زندگی اینجا احساس زنده بودن می کند. دستکش بدون انگشت یکی از موارد ضروری است!
ونسا رایت
با الهام از طبیعت
من اشیا natural طبیعی را در جنگل های محلی جمع می کنم – همه چیز ، از گلسنگ ها گرفته تا باسن و برگ ها. وقتی به خانه می رسم ، آنها را در یک دفتر یادداشت می کنم و سعی می کنم با نوشتن نام آنها در صفحه ، بفهمم که چیست. این به من کمک می کند وقتی که هستم ، به بالا ، پایین و اطراف نگاه می کنم ، بیشتر متوجه محیط اطراف شوم. من بسیاری از پوسته های حلزون عجیب و غریب و زیبا را در میان برگ ها پیدا کردم که اگر جستجو نمی کردم هرگز پیدا نمی کردم. بیرون رفتن و مشاهده چیزهای شگفت انگیز که هنوز هم در طبیعت اطراف ما اتفاق می افتد بسیار مهم است. من از اما میچل ، نویسنده کتاب “داروی وحشی” الهام گرفته ام که آثار طبیعی زیبایی را خلق می کند.
روزی
عکس متوسط
همانطور که قلعه باعث شد روز به روز در همان خیابان ها و مسیرهای پیاده روی قدم بردارم ، با گسترش بهار و تبدیل شدن به تابستان ، من تغییرات جزئی را مشاهده کردم. گودال های کدر خشک شدند و گلهای ریزی در شکاف سنگفرش ها رشد کردند. من قبلاً از مسافرت سریع و گسترده لذت می بردم و از هر شهر و منظره جدیدی عکس می گرفتم تا به یاد بیاورم کجا هستم. اکنون جذابیت عکس ها و فیلم های یک چیز را هر روز کشف کرده و سپس آنها را گردآوری کرده ام تا دریابم چگونه تغییرات ظریف روزانه به طور تجمعی مناظر ، درختان و منظره ها را طی هفته ها تغییر می دهد.
مریم