هفته تحلیف: اشک ، عصبانیت و احساسات مختصر عشق برای جورج دبلیو بوش | مراسم تحلیف بایدن

دوشنبه

در ایالات متحده ، روز مارتین لوتر کینگ بی صدا است و ما برای بازدید از MoMA در اطراف شهر سوار اتوبوس می شویم. من قبل از تولد بچه هایم در موزه هنر مدرن در نیویورک نبودم و احساس می کنم یک هفته است. همه در مورد مراسم تحلیف روز چهارشنبه ، در مورد خبر تعداد کویید در ایالات متحده 400،000 نفر و دموکراسی آمریکایی که تحت فشار است ، کنایه آمیز هستند. شاید هنر ما را بلند کند.

تب داشتن در شهری با جمعیت 8.5 میلیون نفر شگفت انگیز است ، اما نیویورک اکنون دقیقاً چنین احساسی دارد. رکود ، هوا منتظر نیست. یکی از دوستان من به تازگی برای شغلی به لس آنجلس پرواز کرده است که قبلا از آن متنفر بودم و اکنون با حسادت زیادی با او رفتار می کنم. من به کودکان بی حالم متوسل می شوم ، که از این که آنها قبل از رسیدن به موزه احساس درد می کنند شکایت می کنم و نسخه ای از یک مکالمه پر جنب و جوش درباره نیویورک را از پایان “ملاقاتم در سنت لوئیس” به آنها می دهم: “همه آرزو دارند که به آنجا بروند ، اما ما از بسیاری از خانواده ها خوش شانس تریم ، زیرا واقعاً می رویم! “یا در مورد ما ، ما اینجا هستیم. “آیا ما خوش شانس نیستیم؟” دارم مالش میدم مسطح به نظر می رسد تحقیر و امتناع از بالا رفتن از پله ها برای نگاه به امپرسیونیست ها.

MoMA چیزهای دیگری برای لذت بردن دارد. یک چیز با نیم طول ، درون زمین تعبیه شده ، و بطری ها در بالای آن قرار دارند. چیزهای منشوری درخشان آویزان از سقف. چیزهای سنگی در یک انبوه. پری دریایی فایبرگلاس است. جلوی صفحه بزرگ متوقف می شویم و خیلی دیر به یاد تأثیر نصب ویدئو بر سلامتی من می افتم. این شامل یک کلیپ دو ثانیه ای از “زن شگفت انگیز” است – نسخه اصلی لیندا کارتر از برنامه تلویزیونی دهه 80 ، که به جلو و عقب می رود ، در طول چرخه. بچه هایم قبل از این که اندازه ای از مسائل را بدست آورند ، هیجان زده متوقف می شوند و با عصبانیت خجالت زده به من روی می آورند. “این چیست؟” آنها نیاز دارند شانه بالا می اندازم همه چیز خود تکرار می شود؛ اختراعاتی که به خود می گوییم ما را به بی نظمی بی نظیر محکوم می کنند. حتی ابرقهرمانان در یک شیار گیر می کنند. “آنچه به شما می گویم هنر است.”

سهشنبه

این یک هفته تجدید ، امید ، تجدید حیات و حرکت بیشتر است ، وقتی که منظور من از مراسم تحلیف جو بایدن نیست ، بلکه بن افلک است که یک بیان مقوایی از دوست دختر سابق آنا د آرماس را بیرون می اندازد. همانطور که روز سه شنبه توسط دیلی میل گزارش شد ، شکل مقوا آنقدر ناجور برای زباله های عمومی شکل گرفته است که “دو مرد بزرگ” به آن احتیاج دارند – هیچکدام از آنها افلک نیستند ، اگرچه برای یک دوره کوتاه و پرتحرک ، حدس می زنند که ممکن است برادرش کیسی باشد (اینطور نیست) – برای خلاص شدن از شر آن.

این داستان دومین هفته است که در آن می توانید یک ستاره میانسال مرد را ببینید ، البته داستان دوم راسل کرو است که پس از انتقاد از فیلم تقریباً 20 ساله استاد و فرمانده ولیعهد ، در توییتر طرفدار شد. این یک فیلم عالی است ، و من 100٪ در تیم Crow کار می کنم ، تیمی که پس از عکس گرفتن در سیدنی به فکر زمین تنیس است ، – ببخشید – خیره به استفی گراف نگاه می کند ، که هرگز نمی توانستم در برابرش مقاومت کنم. اگر کاملاً در این شوخی نیست ، کلاغ آنقدر مسخره می کند که بتواند آن را خیس کند.

از طرف دیگر ، افلک مانند شخصی به نظر می رسد که با پوچی خود ارتباط زیادی ندارد. مسخره کردن این واقعیت که او در تنه ها بدبخت به نظر می رسد یا سینی قهوه یخ زده Dunkin ‘Donuts را با وقار حمل می کند ، و او محکوم است که روز خود را به عنوان نمونه ای از پیش بینی های بی پایان خدمت کند. اگر تلاش کنید ، می توانید برخی مشاهدات مربوط به روح آمریکایی را با افلک تصحیح کنید ، اما شاید برای زمانهای کم فشارتر پارک شود.

- هیچ کس این را نمی داند ، اما من در هر دستکش یک ساندویچ ماهی تن دارم.
– هیچ کس این را نمی داند ، اما من در هر دستکش یک ساندویچ ماهی تن دارم. عکس: برندان اسملوفسکی / خبرگزاری فرانسه / گتی ایماژ

چهار شنبه

بالاخره ما هستیم روز با نوشتاری شروع می شود که یکی از دوستانم کلیپی از نینا سیمون برای من ارسال می کند که آواز New World Coming را می خواند و من 10 دقیقه سعی می کنم قبل از تسلیم شدن و انجام کار دیگری ، با گیف کریستوفر واکن که در یک فیلم Fatboy Slim در حال رقصیدن است ، به او پاسخ دهم. این روز خوبی برای دموکراسی است.

شادی با قطع اضطراب های معمولی ظاهر می شود. یک روز صبح نگرانی خود را مبنی بر تجزیه کالج بچه هایم به شیرینی های غیر ضروری و خرید دو – دو دور می اندازم! – درد شکلات از Pick A Bagel در راه بازگشت از فرود ، سپس سه ساعت بنشینید و با حالت های مختلف لذت به صفحه نگاه کنید.

شگفتی بزرگ این است که همه آن چقدر حرکت می کند. چه خوشایند است که خانواده ترامپ مانند مجموعه ای از شمع های ذوب شده بر روی آسفالت پایگاه هوایی اندروز ایستاده اند در حالی که وی آخرین سخنرانی دیوانه کننده خود را (“زندگی خوب ، به زودی می بینم”) قبل از تسلیم شدن در مقابل سویه های YMCA در کنار او خونریزی ملانیا شبیه پرندگان است.

من در مراسم تحلیف نگران تک تیراندازها نیستم. من نگران افرادی هستم که ماسک دارند و میدان دید آنها کاهش می یابد ، و بدون لکنت از پله ها پایین می روند ، به خصوص کامالا هریس که پاشنه های سه اینچی چاک تیلور خود را عوض می کند. کمربندهای بزرگ ، موهای بزرگ ، کت و شلوارهای تیز – دوست من Tif می نویسد: “مسیح ، این برای لزبین های آمریکایی خیلی زیاد است” و او درست می گوید. میشل ، ملکه جنگجو ، هیلاری با رنگ بنفش می درخشد ، پلوسی با جزئیات امنیتی زنانه اش ظاهرا جایی خارج از صحنه است. حتی ایمی کلوبوچار ، همیشه عروس و با اعصاب همیشگی اش که مرتعش می شود ، در گرم شدن بسیار عالی عمل می کند ، یا شاید ما فقط برای مراقبت می چرخیم. “Clobes Love Bloody”. “او را دوست داشته باش”.

این سخاوت به طور خلاصه به جمهوری خواهان ، یا بهتر بگوییم ، به شخصیت کوتوله جورج دبلیو بوش ، که احساس نمی کنید ممنوع شود ، مگر اینکه کسی شما را به یاد عراق بیندازد ، گسترش می یابد ، اما امروز به هر حال ، ادب برای مایک پنس بسیار غیرقابل دسترسی است. وقتی او می رسد ، من در واقع انگشت میانی صفحه را نشان می دهم ، و گرچه در آپارتمانم تنها هستم ، با صدای بلند و در حجم معمول می گویم: “پنس ، تو یک احمق مطلق هستی”. این حتی کلمه ای نیست که من استفاده می کنم! هذیان خالص

از آنجا همه در تیرگی پرواز می کند. اشک در قسم هریس ، قلب بایدن ورم کرده است. همراه با بقیه آمریکا برای Roy Blunt مسابقه می دهم ، کمی در غزه گریه می کنم ، من گارث بروکس گیج شده ام ، که توسط آماندا گورمن مشتعل شده و پس از پایان همه چیز ، چنان افسرده شده ام که باید خودم را بخوابم.

پنج شنبه

comedown وجود دارد و نیویورک تایمز ، مثل همیشه ، اولین کسی است که آن را تقویت می کند. تیتر صفحه اول پنجشنبه با بیان جزئیات لیست بلایایی که در انتظار رئیس جمهور جدید است ، گفت: “بایدن با بحران مواجه است.” روزنامه نگاران قبلاً متذکر شده اند که گروههایی مانند پسران مغرور پشت به ترامپ می کنند. روز دوشنبه ، در یک مجمع خصوصی راست افراطی برای پیام رسانی ، آنها آن را “یک شکست کامل” خواندند. روزنامه گزارش داد ، تا روز پنجشنبه ، اعضای همان انجمن او را “اولی” و “ضعیف غیرمعمول” می نامند.

اگر این رد کردن خیلی آزار دهنده نباشد ، این رد کردن اطمینان بخش خواهد بود یا حداقل باعث تحریک آن خواهد شد. با ترک ترامپ ، راست افراطی سریعتر از آنچه انتظار می رود راه را برای رهبر جدید ، که این بار ممکن است کمتر دست و پا چلفتی و جنون باشد ، باز می کند. اما حداقل خواسته های این گروه ها به جایی که متعلق هستند باز می گردد؛ در حومه مجنون بدون تعیین سیاست ملی.

جمعه

آرامش و هیجان بیش از حد منجر به فروپاشی عصبی می شود. صبح جمعه ، من به دلیل یک اسکوتر نادرست منتشر شده با یک زن در Ebay دعوا می کنم ، و پس از آن سوپرمارکت ماهرانه باز می شود. “لطفا کالاهای خود را در محل بسته بندی قرار دهید.” موضوع من – عیسی مسیح – در حال حاضر در منطقه جوش کیسه ها است ، برای ما ، مردگان ، دیر است.

“خجالت کشیدی؟” دخترم می گوید

“چرا شرمنده ام؟”

“شما جیغ می کشید.”

“من خجالت نمی کشم ، عصبانی هستم و این کاملا قانونی است.”

“عصبانی و خجالت کشیدی؟”

برای بازگشت به زندگی عادی به زمان نیاز خواهیم داشت.

“اوه ، او نیست … ما با هم نیستیم.” عکس: مانوئل بالس سنتا / AP