[ad_1]
لبلوط ، من مطمئن هستم که در دوره ها یا حتی مراحل ابتدایی همه گیری ، ایده بسیار خوبی به نظر می رسد که یکی از سفرهای دوست داشتنی مایکل پالین را در سال 2004 در هیمالیا و مناطق اطراف آن دوباره بسته بندی کنید و از او بخواهید در مورد آن و خود جوانش تأمل کند. ، بدون اینکه از خانه خودش خارج شود ، در “Michael Palin’s Himalayas: A Sourney of a Lifetime” (BBC Two). بینندگان با تمرکز بر یک پیاده روی 90 دقیقه ای و دوز انعطاف پذیر پالین ، نکات برجسته این مجموعه شش قسمتی را به دست آوردند ، بی بی سی یک ساعت و نیم نسبتاً ارزان قیمت داشت تا در شرایط دشوار برنامه را پر کند و هر لحظه یکی از بزرگترین ارزشهای ملی ما با فشار بیش از حد یا . برد – برد.
با این تفاوت که ما اکنون در یک دوره همه گیری غوطه ور شده ایم ، و اشارات مربوط به مرگ و میر ما را در همه جا تحت الشعاع خود قرار داده است ، اجتناب از این احساس که به عنوان یک آهنگ قو توسط پالین طراحی شده است – یا حداقل عملکرد آن تقریباً غیرممکن می شود با تشدید ادای احترامات مربوط به هاژیوگرافی از سران سخنگو ، شما با اکراه به این نتیجه می رسید که این همان چیزی است که آنها نشان می دهند وقتی … وقتی زمان نیاز به یک آگهی ترحیم تلویزیونی فرا می رسد. و این قبل از آن است که به نظر می رسد سر دیوید آتنبورو 94 ساله در مورد کوههای پوشیده از برف و هنر انتقال اصل مکان به کسانی که در خانه تماشا می کنند اظهار نظر کند و بی اختیار به ما یادآوری کند که … خوب … شما می دانید ، و خدایا من از نظر احساسی بیش از حد به همه اینها حساس هستم
هیمالیا البته باقی مانده است. بیایید روی این تمرکز کنیم. پالین 2004 با گذر از خیبر آغاز می شود ، و منظره ای را مشاهده می کند که یک بار با الکساندر و تنبور بزرگ برخورد کرده و سپس از طریق پاکستان و شمال هند ، از طریق نپال ، تبت ، چین ، سایر ایالت های هند و سرانجام به شرق می رود. بوتان و بنگلادش. بازدید از Daru Adam Hel ، شهری پر از بازار که در آن اسلحه سازان محلی نسخه های خود را از اسلحه های کلاشنیکوف می فروشند و سلاح های تقلبی سطح اول را می سازند ، از جمله شرکت کنندگان در رژه ضربه باز بسته بندی شده است. از غذاهای مشترک در معبد طلایی در آمریتسار لذت ببرید. حیران از رویکردهای مختلف مرگ در فرهنگ های دیگر ، حاملان پابرهنه هندو در معبد Pashupatinat در کاتماندو اجساد را برای سوزاندن به ستون های دفن عمومی می آورند. و با قبیله ای که در حافظه زنده بود هنوز در جستجوی سر بود ، مسیرهای متقاطع را طی کرد
ما می بینیم که او در کوهستان با بیماری ارتفاع دست و پنجه نرم می کند (“ناله کن ، پالین!” او فریاد می زند ، مدت ها بعد از اینکه بیشتر ما دراز می کشیم و شروع به التماس می کنیم تا به خانه خود منتقل کنیم). و البته ، ملاقات او با دالایی لاما این حرکت را ایجاد می کند. معلوم شد معظم له طرفدار بی بی سی و طرفدار تماشای مستندهای پالین است که بسیار خوب است. من فکر می کنم پالین از فرصت بیشتر استفاده کرد و در سری اصلی با رهبر معنوی تبتی تبعیدی صحبت کرد ، اما تصمیم برای قطع هر آنچه گفته شد و حفظ آن فقط به فضای هاگیو-آبی اضافه شد.
این قطعه همچنین تصمیمی برای عدم نگهداری بود (یا اگر 16 سال پیش در نسخه اصلی مفقود نشده بود) ، تفسیری که اخیراً در مورد تاریخ حاکمیت انگلیس بر قسمتهای مختلف امپراطوری که پالین از طریق آن راه خود را باز کرد ، بود. به عنوان مثال ، در سال 2020 بازدید از شیملا – پایتخت تابستانی هند انگلیس – و دفتر معاون برای او نشان دادن “اتاقی بود که توسط یک پنجم بشریت اداره می شود” عجیب بود ، و لحظه ای که چیزی جز تشکر از مقیاس به نظر نمی رسید جاه طلبی های استعمار ما
به همین ترتیب ، آناپورنا امروز نمی تواند گردهمایی عاشقانه ای نسبت به زندگی بیرحمانه افرادی که پالین هنگام عبور از نپال به بالا با آنها روبرو می شود ، داشته باشد. باز هم ، در نسخه تمام قد ، همه چیز می تواند تعصب دیگری داشته باشد و دید کلی تری داشته باشد. اما اگر چنین است ، حداقل حس عمق و همچنین ارتفاعات واقعی که پالین به آن رسیده است حداقل باید برانگیخته شود. و هنگامی که در ابتدا بازجویی عمیق تری از اماکن و افرادی که با آنها روبرو بود وجود نداشت ، به نظر می رسید فرصتی تلف شده است که به او اجازه ندهید اکنون دانه ضرب و شتم را به آسیاب اضافه کند.
و مهم نیست که چه کاستی هایی وجود دارد ، کاری را انجام داد که Wormwood همیشه برای انجام آن تلاش می کند. این شما را با زیبایی ، وحشی و عجیب بودن هر مکان پر می کند ، چشم انداز فراهم می کند و شما و اهمیت کوچک و زودگذر فرهنگ خود را در طرح بزرگ چیزها بیدار می کند. شاید نباید درباره مستند سفر بیشتر بخواهیم. ناله به اندازه کافی ، منگنز.
[ad_2]