[ad_1]
کاش می توانستم جورج بونگ جو کلمن را بخوانم
من یک نویسنده موسیقی و پخش کننده رادیو هستم ، بنابراین سفرهای من با مراجعه به فروشگاه های ضبط شده قطع می شود. مونترال یکی از بهترین شهرها برای سوابق خرید است. من این آلبوم عجیب ، عجیب و غریب و شگفت انگیز بونگ از جو کلمن – شخصیتی را که خود طبل های نفتی ساخته بود – در یک فروشگاه غیر موجود در حومه شهر برداشتم. در یک سفر زیارتی آنجا ، در خانه یک نفر را کوبیدم – کالسکه و کفش کودک در ایوان – امیدوارم که در جای اشتباهی قرار بگیرم. با استقبال از شخصی که آبجو در دست داشت ، ما به پرده ای از چوب دعوت شدیم که بوی گرد و غبار و یافته ها می داد ، دیوارها با پوسترها و دسته های روبان روی طاقچه پنجره و زیر ظروف گچ شده بودند. من با انبوهی از سنگهای قیمتی ، از جمله این یکی ، آنجا را ترک کردم.
این عشق P.J. هاروی
برای من مدیریت موسیقی به خودی خود ژانری است. گرفتن گواهینامه رانندگی در دوره نوجوانی کافی نیست – جهان با فرصت های جدیدی که توسط اتومبیل قرض گرفته شده فوراً و به صورت تصاعدی گسترش می یابد. من بین منچستر و پیک کانتی بزرگ شدم و در مرداب Forde Fiesta مادرم می درخشیدم ، موسیقی با صدای بلند مانند آزادی جدید. بیشتر از همه من لذت بردن از سوار شدن به گذرگاه مار در شب ، رانندگی در جاده به سرعت و تنها بودم که آسفالت در زیر من افتاد و موسیقی متن این درایوهای نوجوان “داستانهایی از شهر” ، “داستانهایی از دریا” بود. من با صدای بلند آواز می خواندم ، خسته و آتشین به خانه برمی گشتم ، با برداشت های جدید که مرا آزار می داد.
زمان تابستانی در زمان کارتل ویبزا
موارد لذت خالص می تواند در برخورد تصادفی یک صدا بوجود آید. در کارناوال سنت پل در بریستول در سال 2018 ، ما بین سیستم های صوتی در محوطه مدرسه ، باغ های جلویی ، میادین شهر و گوشه خیابان ها ، دوبل بازی ، سالن رقص ، آب میوه و رگی حرکت کردیم. در هنگام دویدن با تراس از مسیر اصلی کارناوال ، یک خانوار تلویزیون بزرگ خود را در خیابان به نمایش گذاشت تا بازی جام جهانی انگلیس و سوئد را نشان دهد ، در حالی که همسایگان به یک منفذ بازدید از سالن رقص Vybz Kartel ، Spice و Popcaan منفجر شدند. PA هنگامی که گل دوم انگلیس به ثمر رسید ، رقصندگان غرش کردند ، و آواز خواندن آهنگ در یک طبقه کاملاً صوتی با برخورد صوتی هنگام رقصیدن و سرگرمی در پیاده رو ، در یک روز گرم شیشه های گرم نوار قرمز را فشار داد.
سبک های Peg Dan
در سی امین سالگرد تولد ، پس انداز کردم تا به ژاپن بروم – و تا امروز ، شش بار پشت سر هم Peg توسط Steely Dan را در غرفه کارائوکه در اوزاکا آواز خواندم ، زیرا نمی توانستیم بفهمیم که چگونه آهنگ را تغییر دهیم. من به کنسرت ها می رفتم و فروشگاه های ضبط صوت را پر می کردم ، اما خاطراتم از آن سفر به طرز چشمگیری بصری است: یادم می آید احساس می کردم چشمانم پر رنگ است. دقایقی شگفت انگیز در سایه های زیبایی ظاهر شدند: معبدی کوچک در یک باغ پری از خزه های سبز زمردی. تخریب شدید دروازه های حرم شینتو Fushimi-Inari-Taisha ؛ لباس های افسران صورتی شیرینی در قطار و یک جعبه مینای قرمز منعکس کننده بنتون ، که حاوی ماهی مرکب بچه ، سرخس های پیچ خورده و توفو در پوسته های رنگ شده با طلا بود.
در سراسر برج مراقبت از تجارت ، Gres Oh Stenar
وقتی من و شریک زندگی ام برای اولین بار دور هم جمع شدیم ، او در شهری خسته کننده در سوئد زندگی می کرد. می توانستم ارزان ترین هواپیمای رایان ایر را صبح زود برای بازدید تهیه کنم و آخر هفته سوار قطار شدیم و به استکهلم رفتیم. در فروشگاه مورد علاقه من ، “ایده آل برای زندگی” ، یک فروشگاه پر از محصولات خانگی دهه 1960 و یک زیرزمین پر از سوابق ، با یک جعبه مخصوص در گوشه صفحات کمیاب وجود دارد. این شامل اولین آلبوم Träd ، Gräs Och Stenar ، یک گروه ذهنی سوئدی بود که من آن را دوست دارم. توانایی پرداخت آن را نداشتم ، اما پوشش خراب شده “All Along the Watchtower” هنوز مرا به آخر هفته هایی برمی گرداند که اخیراً عاشق یکدیگر بودیم ، در شهر قدم می زدیم ، روی نیمکت ها می نشستیم ، نان هل می خوردیم و قهوه سوئدی قوی می نوشیدیم – فیلتر ، درخشش طلای کم رنگ آفتاب شمالی ، آب یخی اطراف جزایر شهری را منعکس می کند.
آلباتروس از Fleetwood Mac
دو سال پیش ، من با بیتریس دیون ، نوازنده و کیت هریسون ، هنرمند ، آلن بورگس ، صدابردار ، دونفره مس های صدا و دوست و تهیه کننده مشترکم آل کامرون ، در انگلستان گشت زدم. بئاتریس و کیت یک ماده خلسه انگیز را تولید کردند – یک نمایشنامه و آثار هنری ساخته شده روی سیستم صوتی ساخته شده از جعبه های صنعتی. ستون های وارونه پر از نمک ، کرم تارتار و مورچه های صورتی رنگی بودند که حرکت می کردند و بیرون می ریختند ، و هنگامی که توسط موسیقی بئاتریس فعال می شدند ، الگوهایی ایجاد می کردند. هر شب بعد از نمایش ، ما دیر وقت در این مکانهای خنک – انبار Digbeth – می ماندیم. یک گالری هنری کوچک در بردفورد ؛ یک یخچال در سالفورد – برای شستشوی مگس و پودر ستون ها و قرار دادن آنها برای نمایش شب بعد. ما یک آیین را ابداع کردیم: برای هک کردن یک آبجو ، ماپس ، یک رول آبی و یک جارو برقی هنری ، که ما آن را سوار می کنیم ، و به آلن فریاد می زنیم تا Albatross را در PA بگیرد.
Oxygene ، Pt 4 ، Jean-Michel Jarre
تا همین اواخر ، من عمدتا در ساوتند آن سی تنها زندگی می کردم. برای چندین سال میز کار خود را در دفتر یک کلیسای متدیست در ساحل لی-آن-شی اجاره کردم و بنابراین رفت و آمد روزانه برای کار در امتداد ساحل انجام می شد. همان موقع که بازی ها را باز می کردند و بازی ها را روشن می کردند ، سرگرمی های سرگرمی را پشت سر می گذاشتم – نیویورک ، نیویورک ، خیابان الکتریک ، مونت کارلو و سان اسپات. برای سالها ، تمام ماشین های پنجه جلویی ، جایی که می توانید عروسک های تقلبی السا ، یک شاخ پر شده و پرندگان خشمگین را از آن خود کنید ، نسخه lo-fi Jean-Michel Gerard’s Oxygene Pt 4 را بازی خواهند کرد. با شنیدن آن دوباره به آن سفرهای کدر صبحگاهی در آن سوی خور برمی گردم و با صدای 100 ماشین که آهنگ مشابهی را می نوازند ، در برابر باد رکاب می زنم.
راما راما آلیس کلترن
آلیس کلترن یکی از نوازندگان مورد علاقه من است. سالها پیش ، قبل از اینکه اطلاعات زیادی در مورد او داشته باشم ، در سفری عجیب به دفتر مطبوعات که هدف آن فروش بلندگوهای لنگ Wi-Fi بود ، در نیویورک یافتم. بنابراین من برای پاک کردن سرم به یک قدم زدن طولانی در شهر رفتم و سعی کردم یکی از کتاب های او را که در انگلستان نبود ، تهیه کنم. فکر کردم می خواهم به شاخه اشرم زیارت کنم و مکانی را پیدا کردم که فکر کردم آنجاست. آنها متنی داشتند – یک جلد کاملاً نثر معنوی با نقش برجسته برجسته در طلا – اما بعداً فهمیدم که این مکان هیچ ارتباطی با اشرام آلیس ندارد. او در کالیفرنیا بود! من نمی دانم کجا رفتم و چرا آنها کپی ای از این متن را در اختیار داشتند ، اما برای همیشه چند ساعت در خیابانهای نیویورک برای من حک شده باقی خواهد ماند.
Tonada De Luna Llena – سیمون دیاز
سال گذشته برای تدریس در کاراکاس ، ونزوئلا رفتم و همه دانشجویان این آهنگ را توصیه کردند. کاراکاس یکی از خطرناک ترین شهرهای جهان است ، و من اجازه نداشتم در شهر گشت بزنم ، بنابراین من آن را واقعاً از پنجره ماشین دیدم – جایی که به یاد می آورم معماری بتونی جسورانه آن را پر کرده ، با گیاهان گرمسیری پراکنده است ، ماکولاهای روشن را در میان آسمان خراش ها معلق کرده است . من به دلیل محدودیت های امنیتی نمی توانستم شب بیرون بروم ، بنابراین لیستی از موسیقی ونزوئلائی را از دانشجویانم به اتاق هتل خود بردم و آنها را به صورت آنلاین جستجو کردم. Tanada De Luna Llena یکی از آهنگ هایی است که من هرگز نمی توانم بازی کنم – این آهنگ خام و صمیمی است ، به سختی لطیف است – آهنگی درباره ماه ، گاو شیرده و دشت ها که مرا در این اتاق هتل به تنهایی حرکت می دهد و گوش دادن به آن کم است. موسیقی و تماشای تبدیل آسمان شب صورتی به شب بر فراز شهر.
شخصی در زمان دیگری ما را به یاد خواهد آورد لورا کانل
برای اولین بار موسیقی Laura Canel را در میراث انگلیسی به نام برج های میستلی (که میانه ای بود که در بین خانه هایمان پیدا کردیم) آواز (و از آن لذت بردم) خواندم. میستلی در دهانه رودخانه استور در شمال اسکس واقع شده است و برج ها از کلیسای بزرگ و غیر متعارف گرجستان است که توسط رابرت آدام در سال 1776 طراحی شده است باقی مانده است. بعداً سیاستمدار ریچارد ریگبی سعی کرد شهر را به آبگرم تبدیل کند توانست یک چشمه قو نقاشی شده و این دو برج قابل حمل باقی بماند. برای ورود به داخل هتل ، کلید هتل و رستوران را در این مسیر قرض می گیرید و خود را رها می کنید. در اینجا چیزهای کمی برای دیدن وجود دارد ، فقط اتاقهای مربع کوچک و چند دیوار سنگی است ، اما منظور از آکوستیک این است که آواز نت – هر نت – در انبوهی از صدای طنین انداز بالای سر قرار می گیرد. من هر وقت موسیقی لورا را می شنوم این لحظه سرد و شگفت انگیز را به یاد می آورم.
[ad_2]