شکرگذاری امسال اینگونه نخواهد بود ، اما جای شکرگذاری دارد شکرگذاری

[ad_1]

من هستم قدرشناسی عشق نه شکرگذاری در افسانه های آمریکایی ، جایی که زائران خیرخواه با هم بومی های خوب خود که از هرگز فکر بردگی یا کشتار نخواهند کرد – نه آن دروغ موذیانه – بلکه خود شکرگذاری ، که از نظر من ، دخترم و خانواده پیدا شده به یک سنت تبدیل شده است ، از برداشت محصول خوشحال می شوند. و و من تعجب می کنم که امسال چگونه دور هم جمع شدن و جشن گرفتن با هم غیرممکن است.

من شام شکرگذاری را از 12 سال پیش شروع کردم. این زمانی بود که مادر و ناپدری من زمستان ها را در فلوریدا گذراندند و به آرامی به ما اطلاع دادند که در خانه آنها در نیوهمپشایر دیگر شکرگذاری برای تمام خانواده ما وجود نخواهد داشت. چی؟ صبح دیگر بیدار نمی شوم وقتی مادر مهیج عزیزم را می بینم که هنوز در جامه است ، از پرنده بزرگی که از قبل در کوره بود سبقت می گیرد و موجی از بو بو از بوقلمون را به اطراف خانه می فرستد؟ دیگر هیچ صحبتی و آشامیدنی در طول روز با برادرانم یا شنا کردن در تپه ای روی یک تخته پلاستیکی وجود ندارد ، همه ما در یک صدای مضحک و مضحک برف که قبلاً قبل از گرم شدن کره زمین به طور امن سقوط کرده بود ، لغزیدیم و هوا را بسیار غیر قابل پیش بینی کرد؟

زندگی غیر قابل پیش بینی است؛ این یکی از لذتها و خطرات بزرگ اوست. مردم شغل پیدا می کنند ، نقل مکان می کنند ، ازدواج می کنند و بچه دار می شوند ، درگیری هایی می شوند که به نظر نمی رسد اجازه رابطه بدهند … اما هر اتفاقی که در خانواده ما بیفتد ، همیشه شکرگذاری وجود دارد که چه زمانی می توانیم دوباره وصل شویم و چه زمانی نیاز به رفع به نظر می رسید همه می دانستند که این فرصت ما برای انجام هر سال است. بزرگترین دعواهایی که در آن تعطیلات داشته ایم با کسانی که مجبور به دریافت دومین چوب طبل شده اند به پایان رسیده است و آیا واقعاً این کلمه واقعی Scrabble بوده است؟ “خواهش می کنم؟ بیا!” “هاها ، ببین!”

اولین سالی که والدینم نسخه کوچکتر شکرگذاری را در فلوریدا برگزار کردند ، من موفق نشدم. نمی خواستم به آنها بگویم که توانایی پرداخت هزینه سفر را ندارم یا اینکه شوهر آن زمان خود را طلاق داده ام. من نمی خواستم با همه س questionsالات ناجور روبرو شوم که به نظر می رسد توسط خانواده هایی که حق دارند از آنها سال کنند ، احساس می شوند. اما من می خواستم با شام شکرگذاری چه کنم؟ من نمی خواستم دخترم را که در آن زمان هشت ساله بود ، بدون هیچ گونه جشنی برای تعطیلات ناامید کنم. همچنین نمی دانستم برای کار آماده هستم یا نه. من هرگز بوقلمون نپختم!

اما تقصیر والدین انگیزه بزرگی است. و اینطور شد که من یک پرنده 20 پوندی را از سوپرمارکت به خانه منتقل کردم و موفق شدم – عصبی تر از مادرم که قبلاً در این کار بزرگ بوده است – اولین دوره شکرگذاری خود را آماده کنم. من یک دسته از مردم ، گربه های بی خانمان را از محله دعوت کردم که برنامه دیگری نداشتند. به طور معجزه آسایی اتفاقی نیفتاده است. همه چیز خوشمزه و شگفت انگیز شد. این آغاز دوستی زیبا بین من و میزبانی برای شکرگذاری بود.

من دوست دارم وقتی خواب هستم زود بیدار شوم و شروع به پخت و پز مهمانی کنم. من عاشق این هستم که از همه ترفندهای کوچکی که از مادر و مادربزرگم آموخته ام استفاده کنم: سه ​​ساعت اول گاز را روی بوقلمون می پوشانیم تا مرطوب بماند. پوره تند زردآلو را به سیب زمینی شیرین زده تا اشتها آور شود. چاشنی بوربن در پای اسپند. من معمولاً از مردم می خواهم كه حدود 2 مراجعه كنند تا آنها بتوانند صحبت كنند و بنوشند در حالی كه من غذایی را كه سرو می كنم 4 می پزم. من همیشه از قبل یك لیست پخش تهیه می كنم (كلیدهای هر مهمانی خوب: موسیقی خوب ، غذای خوب و شراب زیاد) با جاز (بنی گودمن ، الا فیتزجرالد) آغاز می شود و با رقص (لیزو ، پرنس ، بریتنی) پایان می یابد.

بله ، ما می رقصیم روزی دوستان من ، امی و آستین ، به زبان “جیغ و جیغ” که بخشی از “Drunk Dancing with the Stars” بود ، دوئت کردند. همه کف زدیم و لذت بردیم. امی صاحب یک رستوران و آستین صاحب یک هنرمند است. او میراث ژاپنی دارد و او همجنسگراست. سالهاست که ما از حضور فیلمسازان ایرانی ، موسیقی دانان و نویسندگان آفریقایی-آمریکایی ، یک رستوران دار ژاپنی ، یک صاحب کافی شاپ ترک ، یک روزنامه نگار پاکستانی ، یک طراح وب سایت هندی ، یک خواننده تراجنسی و بسیاری دیگر لذت برده ایم. این خانواده من نیویورک است. با نزدیک شدن به عصر همه ما روی کاناپه فرو می ریزیم و یک فیلم خنده دار تماشا می کنیم. اولین باشگاه همسران ، کسی؟

اما اکنون که Covid در سراسر ایالات متحده در جریان است ، رویدادهایی مانند ما در حال لغو هستند. و من و دخترم ، بدون همه این افراد ، بدون این مهمانی گرم ، این سرگرمی ، می خواهیم چه کار کنیم؟ من می دانم که کمی غمگین خواهیم بود ، اما یکدیگر را خواهیم داشت و از این بابت سپاسگزار خواهیم بود. ما از داشتن غذا و سرپناه سپاسگزار خواهیم بود و واکسن نیز در راه است. ما با خانواده و دوستان خود شام درست کرده و بزرگنمایی می کنیم. و امیدواریم که تا سال دیگر بتوانیم دوباره در کنار هم باشیم.

[ad_2]