[ad_1]
لightwood برای پیاده روی سگ به خوبی استفاده می شود و بندرت جایی است که بتوانید تا دفعه بعد همه چیز را برای خود داشته باشید. با این وجود ، در طول برف اخیر ، با وجود درخشش بسیار باشکوه ، ساعت جادویی – هنگامی که تاریکی ، تنهایی و ورود کلاغ های پرنده لایت وود همگرایی می کند – به شکاف حتی دیرتر بازگردانده شد.
در ساعت 17:00 در افق غربی هنوز یک لایه زردآلو باقیمانده وجود داشت و از برف در کف جنگل نور تقریباً سفید مایل به قرمز تابیده شد. او قدرت آن را داشت که هر درخت را با یک نقاشی تراشیده شده آشکار کند ، و حتی بخیه های زده شده به چکمه و پنجه ها یک نخ خاکستری در یک پتوی عریض بود.
دو کلاغ دره را شکافتند و از روی یک تپه کم ارتفاع عبور کردند ، تقریباً انگار که از پیش بینی خطوط اصلی پرواز در بالای ستاره جوهر آبی پرهیز می کردند. تماس های تماسی نرم بود و به زودی با جریان بی وقفه هوگشاو بروک در آمیخته شد ، اما وقتی که در سایبان های کاج نزدیک لانه خود قرار می گرفتند ، صدای اختلاط پرندگان را می شنیدم.
روزشان را در این منظره کم رنگ تصور کردم. البته برف دشمن کلاغ ها نیست. مهارتهای زنده ماندن آنها را حتی برای قطب شمال مرتفع آماده می کند ، جایی که آنها معمولاً داربست هایی را از چاله های یخ تهیه می کنند که بدون مراقبت برای سرقت صید آنها آماده می شوند. قتل های شکارچیان دیگر – روباه ها یا عقاب ها – انتخاب غنی برای آنها فراهم می کند. توله های گرگهای قطب شمال در دنیای نور روز ابدی و توجه مداوم پرندگان سیاه چشمک می زنند.
یک مطالعه نشان داد که گرگ ها روزانه تا 20 پوند گوشت به دلیل کلاغ از دست می دهند ، اما هنگامی که آنها در بسته کار می کنند سرقت کاهش می یابد و جان مارزلف (“در شرکت کلاغ و کلاغ”) نشان می دهد که کلاغ ها ممکن است به شکل گیری یک سبک زندگی بسیار اجتماعی کمک کرده باشند. از همه گرگها
من موقعیت خود را طوری تنظیم کردم که پرندگان را که در حال پرواز دراز می کشند مشاهده کنم ، و اگر سایه های قوز شده آنها درک عمیقی نمی داد ، حداقل طرح کلی سیاه و سفید عمیق اندازه گیری این شب کم نور عجیب بود. شرکت کلاغ ها نیز این فکر گرم شدن را در زمین یخ زده ایجاد کرده است: چنین دوره تولید مثل است که لانه بالای سر من فقط در عرض چند هفته توسط تخمهای آبی با پوسته قهوه ای قابل ارسال است.
[ad_2]