امسال ، برای اولین بار در کریسمس ، من به خانه نمی روم. آیا روابط خانوادگی من برای همیشه ضعیف می شود؟ | خانواده

[ad_1]

من هستم کریسمس را هرگز در خانه از دست ندهم حتی اگر بیش از 20 سال در جاهای دیگر زندگی کرده ام. امسال من این مسابقه را می شکنم. پنجره سفر تعطیلات به این معنی است که من می توانم از لندن به ایرلند شمالی برگردم. اما پدر من قدیمی است و منطقه ما در مرز تا همین اواخر توسط Covid-19 نسبتاً دست نخورده بود ، بنابراین ایمن ترین برنامه احساس نمی شود. در عوض من در لندن خواهم بود. یک سال است که من در خانه ام. طولانی ترین که من همیشه دور بوده ام.

با پرواز کمتر از یک ساعت ، با بلیط که معمولاً ارزان تر از یک شب اقامت است ، من معمولا سالانه چندین بار به خانه می آیم. این بدان معناست که من هرگز مجبور نیستم یک مهمانی بزرگ را از دست بدهم. اگر اضطراری باشد ، چند ساعت دیگر برمی گردم. خانه بودن اغلب برای احساس خودم مهم است.

من و پدرم به طرز عجیبی متفاوت زندگی می کنیم. پاتسی در 15 سالگی مدرسه را رها کرد و از آن زمان به کار زمین پرداخت. او در 81 سالگی خبر بازنشستگی را نخواهد شنید. اگرچه او هرگز از کشور خارج نشد ، اما من بسیار سفر کردم. من در دانشگاه دوبلین و لندن تحصیل می کردم. من پدرم را برای کشاورزی دنبال نکردم ، در عوض تصمیم گرفتم قلم حفاری کنم ، همانطور که شاعر هیموی شاعر گفت.

کالین کرامی و پیج.
کالین کرامی و پیج. عکس: تهیه شده توسط کالین کرامی

با این حال ، من و پدرم دنیا را احساس می کنیم. الان هم اگر درباره سیاست یا چگونگی زندگی به او چیزی بگویم ، او دیدگاه آشنا و مطلوبی خواهد داشت. او به من اطمینان می دهد که جهان دارد می چرخد ​​، نه من. اگرچه عکس این قضیه صادق است ، او همچنین سریع مرا آگاه می کند.

امسال مجبور شدیم این کار را از راه دور انجام دهیم ، اما این مکالمات تلفنی ادامه داشت. من با سگ خانوادگی جدید پرسی در FaceTime برای پیاده روی بیرون بودم. من 81 سالگی پدرم را با او در تماس تصویری WhatsApp جشن گرفتم ، شخصاً یک کیک و دو نوه اش وجود داشت شمع ها را خاموش کنید. من با زوم تلفن همراه خواهرزاده شش ساله اش پیج داشتم ، او درمان های رقص تیک توک و شکاف هایی را که دندان های شیری او خراب کرده بود به من نشان داد.

با گذشت زمان ، دندانهای بزرگسال ریشه دوانید. علاوه بر این ، سال سختی بود. هیچ مناسبت خانوادگی بزرگ ، عروسی و خوشبختانه هیچ ساعت بیداری وجود نداشت. بنابراین ، به یک معنا چیز زیادی را از دست ندادم. فقط تا سال 2020 مجبور نبودم هیچ چیز را از دست بدهم. در پنج سال اول زندگی خواهرزاده ام بسیار حضور داشتم. من او را سه روزه نگه داشتم. وقتی او یک شب اقامت داشت ، من مسئول تماشای درب اتاق خواب بودم. در تولید “Grufal” فهمیدیم که هیولاها چندان ترسناک نبوده اند. هرچه بیشتر طول بکشد دلم برای آن بیشتر تنگ خواهد شد.

مهاجرت آیینی در ایرلند است که از زمان قحطی تاکنون هر نسلی را تحت تأثیر قرار داده است. رکود اقتصادی در سال 2008 منجر به جدیدترین موج شد. ایرلندی تایمز یک صفحه وب اختصاص داده شده به “ایجاد نسل” دارد. قبلا بلیط یک طرفه از کشور بود. اما مهاجران اخیر ، به ویژه آنهایی که در اروپا زندگی می کنند ، هرگز مجبور نبودند به فکر غیبت باشند.

سالها می توانم بین دو مکان جابجا شوم که چه زمانی مناسب من بود. خانه در حال ته نشینی بود. لندن احساس آزادی می کرد. تا زمانی که مدام برمی گردم ، همیشه شرط می بندم که هرگز کاملاً جدا نخواهم شد.

بحران کنونی ممکن است کاهش یابد ، اما رکود اقتصادی ممکن است همچنان بر رکود اقتصادی تأثیر بگذارد و بحران اقلیم عامل دیگری است. چگونه همه اینها می تواند بر توانایی مهاجران برای نگه داشتن پا در دو اردوگاه تأثیر بگذارد؟ دکتر مارک اسکالی ، استاد روانشناسی در کالج Mary Immaculate در لیمریک که به مطالعه دیاسپورای ایرلندی در انگلیس پرداخت ، می گوید توانایی پرواز سریع به خانه برای شخصیت ، رفاه و مقاومت آنها مهم است. پیش بینی می کند FaceTime جایگزینی بد برای حضور در آنجا خواهد بود.

این فقط ورود به چهلمین سالگرد بزرگ نیست: وقتی مادرم چند سال پیش بیمار بود ، من هر شش تا هشت هفته برمی گشتم. نمی دانم چقدر از تمرین لذت بردم ، اما او همیشه از دیدن من که از در عبور می کردم خوشحال بود.

کالین کرامی با سنگین ترین وزن خود
FaceTime جایگزین بدی برای “بودن در آنجا” است. عکس: با مجوز از کالین کرامی

در خانه بودن من را مقاوم می کند. من در یک جامعه کارگری روستایی در مرز جنوبی آرماق همجنسگرا بزرگ شدم. وقتی جوان بودم ، فکر می کردم آنقدر متفاوت هستم که در آنجا نباشم. اما خارج از خانه فهمیدم که شرایط بهتری ندارم. تحصیل در رشته حقوق در دوبلین ، سپس کار در رسانه ها در لندن ، با افرادی مانند من ملاقات نکردم. تجربه من از طریق دیدگاه های افرادی که به عقاید خود اطمینان دارند فیلتر شد. موقعیت شما را در جهان تغییر می دهد. باعث می شود شما نسبت به جایگاه خود در آن اطمینان کمتری داشته باشید.

خانه آمدن در من ریشه دارد ، هرچند خیلی بیشتر به من می فهمد که چرا من ترک کردم – چگونه دین هنوز وجود دارد ، یا چقدر مردم احمق می توانند باشند ، به خصوص اگر شما بلند شوید و بروید. همانطور که یک بار رئیس یک بار محلی س askedال کرد وقتی گفتم که برای روزنامه نگاری به لندن رفتم ، “آیا ما اینجا روزنامه زیادی داریم؟” اما خانه هنوز هم از بیشتر مکان ها بهتر جا می شود.

این روزها ، وقتی زنگ می زنم ، خواهرزاده ام تحت اجبار پدرش ، برادرم ، به سختی مورد استقبال قرار می گیرد. راستش را بخواهید ، ما هر دو از مکالمه تلفنی خسته شده بودیم. دلم برای چیزهای کوچک مثل روزهای آخر مدرسه تنگ شده است یا وقتی پدرم سرانجام وسایلش را زمین می گذارد و می آید برای شام با پدر می نشینم. من نگرانم که وقتی واقعاً مورد نیاز باشم نخواهم بود و من دوباره پیوند خودم را احساس می کنم ، این شکاف بالقوه است. تمام ارتباطاتی که من برای حفظ آنها انجام داده ام شروع به ضعیف شدن می کنند.

خواهرزاده من هنوز عکس هایی را برای من از طریق پست ارسال می کند و هر بار که او نام خود را با مداد رنگی روشن بیان می کند ، با احساس روابط ما کمتر و بیشتر مشخص می شود. وقتی جدیدترین کارهای هنری را روی درب یخچال می گذارم ، تعجب می کنم که اگر نتوانیم پاتوق کنیم چه کسی برای او خواهم بود؟ و من به پدرم فکر می کنم ، که سالها با او صمیمی شده ام – چیزی که تلفنی با آن روبرو شدیم. در مورد انجام کارهای عجیب و غریب یک جمله وجود دارد – خویشتن داری با شخصی که مدتهاست او را ندیده اید. معمولاً توسط بچه ها استفاده می شود ، اما اگر اینقدرها برنمی گردم ، تعجب می کنم که آیا همه را با یکدیگر عجیب خواهیم کرد؟ و اگر نتوانم در خانه باشم چه کسی خواهم بود؟

[ad_2]