آخرین تلاش جانسون برای نجات اتحادیه نمی تواند سال ها غفلت را خنثی کند اصلاح قانون اساسی

تتجزیه احتمالی انگلیس در دید بوریس جانسون قرار گرفت. بی توجهی سواره نظام در خیابان داونینگ نسبت به وخیم تر شدن احساسات سیاسی نسبت به وایتهال در اسکاتلند ، ولز و ایرلند شمالی و در مناطقی از شمال انگلیس ، مورد توجه قرار گرفته است. دیگر ممکن نیست که محافظه کاران بتوانند اوضاع را بازیابند و مدت طولانی تری انگلیس را کنار هم نگه دارند.

با این حال ، علی رغم اینکه خیلی دیر است ، و علی رغم این واقعیت که وزرا مسلح به واکنش های سیاسی هستند که ممکن است بی اثر باشد ، اکنون دولت جانسون ادعا می کند که برای تهدید اتحادیه آمادگی کامل دارد. از آنجا که سرانجام با تجزیه بالقوه این کشور روبرو می شود ، دولت در حال آماده سازی یک ضد حمله است که ممکن است خیلی کم و خیلی دیر انجام شود و ممکن است شکست بخورد. اما این بدون شک به معنای تغییر روشنی پس از سالها رضایت خاطر است.

این هفته ، جانسون عازم اسکاتلند است تا آنچه را روز دوشنبه “تلاش کامل برای نجات انگلیس” توصیف شد و احتمالاً “حمله تهاجمی” توصیف می کند ، آغاز کند. من درک می کنم که وزرای مهم و شخص جانسون مصمم هستند که بحث قانون اساسی را از دو قطبی فزاینده بین وضع موجود از یک سو و استقلال از سوی دیگر خنثی کنند. رویکرد جدید شامل حل مسیر سوم بین دو افراط ، بر اساس اصل ارزش افزودن به توافق موکول شده و راه اندازی یک استراتژی پان انگلیس است که می تواند شامل انتقال جدید و گسترده تر و ساختار فدرال تر باشد.

یک وزیر به من گفت که جانسون قصد دارد اعلام کند که معتقد است معماری قانون اساسی موجود انگلیس کارایی ندارد. اینکه آیا این موضوعات به زودی به کمیسیون قانون اساسی ارجاع می شود یا خیر ، شاید شبیه همان پیشنهادی باشد که سیروس استارمر رهبر حزب کارگر در دسامبر پیشنهاد داد ، روشن خواهد شد. این بحث ها “بسیار زنده” توصیف شده است. اما مخاطب مشخص است: رأی دهندگانی که وزرا آنها را اکثریت رأی دهندگان در هر چهار قسمت انگلیس توصیف می کنند و نمی خواهند انگلیس را نابود کنند.

مشکلی که دولت انگلستان با آن روبرو است این است که ممکن است کشتی اصلاحات در حالی که دولت در جاهای دیگر متمرکز شده بود در حال قایقرانی باشد. توجیه بخشی از غفلت و تأخیر در دوره پس از انتخابات تقریباً امکان پذیر است. به هر حال ، کوید تقریباً یک سال است که سهم شیر توجه وزیران را به خود جلب کرده است.

با این حال ، سایر جنبه های غفلت به راحتی توجیه نمی شود. معنای اصلی این دولت ساختن Brexit بود. این امر برای قرار دادن وی در مخالفت اصلی با اکثریت نظر در اسکاتلند و اکثریت باریک در ایرلند شمالی بود. تصور غالب از سال 2019 این است که Tories قدیمی در واقع اهمیتی نمی دهند و طرفداران اروپایی مجبور به این کار هستند.

Brexit همچنین اظهار داشت که دولت جانسون از نظر احساسی به زبان انگلیسی متمایل است – این نمی تواند احساسات زیادی را به سایر مناطق انگلستان نشان دهد. این صفتی است که خود جانسون به ویژه در جنوب انگلیس مجسم می کند ، همانطور که ترزا می ، البته بدون احساس سمی حقوق که جانسون از آن جدا کرده است. در حالی که دومینیک کامینگ در داونینگ استریت حکمرانی می کرد ، دولت همچنین نسبت به مخالفان و م institutionsسسات وراثتی ، از جمله انتقال حقوق ، تحقیر شدیدی نشان داد. اتحادیه گرایی او از نظر تمرکزگرایی جدید و همچنین انگلیسی بود ، کثرت گرایانه نبود و مبتنی بر هنر سازش یا اصلاحات نبود.

نتیجه یک انگلیس تقسیم شده است ، که اخیراً بسیاری از سیاستمداران و مفسران لندنی از آن بیدار شده اند – اگر واقعاً هنوز. ویژگی های آن در نظرسنجی های ساندی تایمز که آخر هفته را سپری کرد ، مفید بود و در نتیجه هویت انگلیس به نفع هویت انگلیسی ، ولزی ، اسکاتلندی و دو ایرلندی در این جزایر متلاشی شد. در حال حاضر نظرسنجی های مرزی اکثریت کمی در اسکاتلند و ایرلند شمالی دارند و از یک سوم ولز پشتیبانی بی سابقه ای دارند.

این واقعیت که چنین نتایج از نظر بسیاری تکان دهنده است ، به خودی خود تکان دهنده است. هر کسی که از دهه گذشته یا بیشتر به این استدلال ها و تحرکات پایبند بوده است ، با قدرت و اهمیت روند و جهت حرکت به سمت چندپارگی انگلستان آشنا است ، که اغلب به نظر بی نظیر است. با این وجود ذهنیت “برو و فراموش کن” هنوز درست است ، حتی با نزدیک شدن به روزهای تسویه حساب با انگلیس.

اخیراً ، اختلاف نظرها در مورد رویکرد کوید ، تنوع سیاسی پیچیده انگلیس را به ذهن انگلیس سوق داده است ، چیزی بیش از 20 سال پس از حل و فصل کاهش ارزش دولت بلر. به ویژه ، گزارش ها از اسکاتلند بیش از گذشته ، در بی بی سی و در برخی از بخشهای مطبوعات گسترده و گسترده شده است. یک صنعت دانشگاهی و انتشاراتی نیز پیرامون این موضوعات رشد کرده است. آخرین نمونه روی میز کار من آخرین نمونه بود – کتاب “انگلیسی بودن: یک نیروی سیاسی که انگلیس را متحول می کند”.

این که آیا این ادعای انگلیسی بودن درست است ، بدون شک میدان جنگ فوری اسکاتلند است. دلایل مختلفی دارد. مهمترین چیز صعود مداوم SNP است. انتخابات Holyrood در مه 2021 مدتهاست که برای لحظه ای برنامه ریزی شده است که نیکولا استورجون به دنبال یک فرمان برای شروع همه پرسی دوم در مورد استقلال است. نظرسنجی ها در اسکاتلند اکثریت ثابت مردم را برای جدایی نشان می دهد. کارشناس نظرسنجی جان کرتیس آخر هفته گفت که SNP در حال حرکت به سمت زمین لغزش است.

تا همین اواخر ، سیاست دولت جانسون در برابر همه اینها این بود که به سادگی نه بگوید. اما این در حال تغییر است. رویکرد جدید وحشت و واقع گرایی دارد. SNP ترسناک اما شکست ناپذیر است. اختلافات میان اصلاح طلبان و اولتراها – بین استورجون و الکس سالموند و طرفداران آنها – می تواند شرایط را تغییر دهد. اگر ماهیان خاویاری یا هر جانشینی را به رسمیت شناختن یک همه پرسی غیرقانونی سوق دهند ، تحریم گسترده ای را ایجاد می کند که می تواند زمینه را برای سایر سیاست ها هموار کند.

اسکاتلند تا حد زیادی یک کاتالیزور برای یک رویکرد جدید است. اما این سیاست پیامدهای بزرگی برای سایر مناطق انگلستان دارد. در اسکاتلند اشتباه کنید و ولز بیشتر از بقیه در مورد حزب حزب توری تصمیم می گیرد. هرگونه تغییر در آینده ایرلند شمالی لزوماً جمهوری ایرلند و اتحادیه اروپا را درگیر می کند. و فیل های موجود در اتاق در هر گونه اختلاف در مورد نظم جدید در انگلیس همیشه انگلیس هستند ، جایی که 85٪ از مردم و به طور کلی هیچ خودگردانی ملی ندارند.

گوردون براون روز دوشنبه استدلال کرد که اصلاحات اکنون تنها گزینه جایگزین شکست انگلیس است. بسیاری از وزرا به درجات مختلف آمادگی برای چنین نتیجه ای رسیده اند. آیا اصلاح طلبان کارگری و سایر اصلاح طلبان می توانند یا می توانند با محافظه کاران – یا بالعکس – در این موارد همکاری کنند. منافع بزرگ و منافع متضادی وجود دارد. SNP لبها را لیس می زند. اما اگر هر دو سنت اتحادیه تمام وقت خود را در یک مشاجره بگذرانند ، چه کسی برنده خواهد شد جز ملی گرایان؟

وزرا می گویند که آنها موضوعات بسیار ظریف را تصدیق می کنند. ذهن توری به طور غریزی می ترسد که این جعبه Pandora’s باشد که می تواند توانایی جدایی طلبان را از کاتیس تا کورن وال گسترش دهد. اما ماهیت Tories نیز این است که آنها اکنون در رقابت با مقدار صفر شکست می خورند. یکی از وزرا می گوید ، آنها نمی توانند به نظر برسند که آنها استاد استعمار استکبار هستند. بنابراین ، مسیر اصلاحات ، هر چقدر هم دشوار باشد ، باید طی شود. این یک خطر بزرگ است و زمان در حال اتمام است.