[ad_1]
تاو اولین بار تینا ترنر را تجربه کرد ، من یک هیپی 16 ساله غرق در روغن پچولی بودم. من فقط ندیدم و نشنیدم که خانم ترنر در فیلمور ایست در نیویورک ، غرور مری را می خواند – من او را در هر سلول از بدن نوجوان خود احساس کردم. از وجد لگن و پاهای رعد و برق او ، سایبان لرزان حاشیه لرزانش ، اظهارات غیر قابل انکار صدای ملایم و خام او مبهوت شده بودم.
این جنسیت زنانه بود ، کاملاً مجسم و آزاد. او همین کار را در من و در بسیاری از مردم کره زمین انجام داده و بیش از 200 میلیون رکورد در طول زندگی خود فروخته است. ملکه راک اند رول همان شمن خواننده به نظر می رسید. من به طور غریزی می دانستم که او از خشونت و درد رنج می برد. ما بازماندگان نوعی رادار داریم.
اما آنچه او را شوکه ، شفا و متحیر کرد توانایی وی در تبدیل علنی این درد به قدرت بود. من دیدم که بدن و روح یک زن چه کاری می تواند انجام دهد – و من هم می خواستم این کار را انجام دهم. به نظر می رسید که هر پورتال در وجود جوان من ناگهان باز شده است. با نگاهی به گذشته ، می دانم که بدون رویداد تینا ترنر هرگز “مونولوگ واژینال” نمی نوشتم.
بنابراین من تعجب نکردم که بعد از حرفه ای به عنوان یکی از موفق ترین ستاره های راک اند رول که دنیای “What Love Got to Do With It” ، “Private Dancer” و بسیاری از بازدیدهای دیگر را تحت پوشش قرار داد – او اکنون خارج شده است بازنشسته در سوئیس ، یک کتاب در مورد عمل معنوی بودایی خود نوشت.
من س Tالات زیادی از تینا داشتم ، اما او فهمید که در سالهای اخیر می خواست فقط به زندگی معنوی خود بپردازد. ما در حال بحث در مورد کتاب “خوشبختی برای شما می شود” است. از هر یک از خطوط او احساس نشاط او را احساس کردم – خوشبختی تمام نشدنی ، که نه تنها اجازه ترک همسر اول آزار دهنده آیک را داد ، بلکه باعث بازگشت غیرمعمول خود به خود شد. همین نیروی زندگی بود که عشق واقعی را وارد زندگی او کرد و از خودکشی پسر بزرگتر و همچنین سرطان ، سکته مغزی و سایر بیماری های جدی سلامتی زنده ماند.
فهمیدم که در 50 سال ، همانطور که برای اولین بار از او آواز مری مغرور شنیدم ، او انرژی را که از او چنین مجری فوق العاده ای ساخته بود ، به فضل و خرد درخشان کیمیا کرده بود – و اینکه در واقع ، او در حال حاضر ملکه نور است.
V کتاب جدید شما بسیار دلگرم کننده است و از اوقات سختی می گوید که منفی را به مثبت تبدیل کرده اید – یا همانطور که می گویید “سم را به دارو تبدیل کرده اید”. یعنی هیچ شکایتی ندارید؟
تینا ترنر من حدس می زنم که احساس نارضایتی از موقعیت های بد یا رفتار بد دیگران ممکن است طبیعی باشد ، اما این فقط در طبیعت من نیست. من همیشه احساس کرده ام که مهمترین چیز این نیست که چه اتفاقی برای ما می افتد ، بلکه نحوه انتخاب پاسخ است. احساسات منفی را با توجه به اهمیت بخشش و تأمل در خود ، و نه احساس گناه ، آزاد می کنم. به این ترتیب من چرخه های منفی زندگی را شکستم.
V از جمله اوقات دشواری که اخیراً تجربه کرده اید ، مشکلات مختلف پزشکی – سرطان ، فشار خون بالا ، نارسایی کلیه ، سکته مغزی و سرگیجه بوده است. چگونه برای غلبه بر این مشکلات جسمی از تمرین معنوی خود استفاده کرده اید؟ آیا بیماری معلم بود؟
TT گزیده ای از فیلسوف بودایی نیچیرن وجود دارد که من آن را دوست دارم:Nam-myoho-renge-kyo مثل غرش شیر. بنابراین کدام بیماری می تواند مانعی ایجاد کند؟ “Nam-myoho-renge-kyo – این نام دیگری برای طبیعت روشن است که در هر یک از ما وجود دارد ، و بسیار قدرتمندتر از هر مانعی است که ممکن است با آن روبرو شویم. همانطور که بارها و بارها یاد گرفته ام ، هرگز تسلیم نشوید. با توجه به نظم معنوی سالها ، شیر درونی خود را جمع کردم و بر هر مشکل سلامتی غلبه کردم. بیماری به من لطف بیشتری برای سلامتی داده و به من یادآوری می کند که از هر روز نهایت لذت را ببرم.
V در کتاب ، شما همچنین در مورد مفهوم “پرداخت آینه زندگی خود” صحبت می کنید تا به شما کمک کند همه چیز را به وضوح ببینید. برای تغییر دید خود نسبت به خود چه کرده اید و چگونه زندگی شما را تغییر داده است؟
TT من فهمیدم که نوع دید خودم خیلی در دید دیگران تأثیر می گذارد. در جوانی تصور من از خودم کاملاً منفی بود. برای من مهم نبود که چه شکلی هستم ، خصوصاً شکل ظاهری پاهایم ، که حالا که با پاهایم به همان اندازه که با استعدادم مشهور شده ام ، خنده دار است! [Laughs.] اما وقتی تصمیم گرفتم که معیار زیبایی شخصی من از خودم باشد و هرگز خودم را با دیگران مقایسه نکنم ، سرانجام می توانم کاملاً از خودم قدردانی کنم. سپس ، اگر هر زمان فکر منفی به ذهنم خطور می کرد ، بارها و بارها با تکرار مثبت جایگزین آن می کردم که معجزه آسا بود.
V من همچنین سالهاست که Nam-Mio-Renge-kyo را می خوانم ، بنابراین با این سنت بودایی آشنا هستم. چطور اینو پیدا کردی؟ چه چیزی باعث شد با این کار بمانید؟ این چگونه به شما کمک کرده است که شهامت جدا شدن از سو theاستفاده قبلی و استقلال یافتن را پیدا کنید؟
TT در واقع ، بودیسم مرا پیدا کرد. سو abuseاستفاده ای که در دهه های 20 و 30 زندگی ام تجربه کردم ، برای افراد اطرافم آشکار شد و در دوره های مختلف بسیاری از آنها به من پیشنهاد می دادند که درباره آیین بودا بیاموزم. آنها گفتند این به من کمک می کند زندگی ام را تغییر دهم. فهمیدم چیزی برای از دست دادن ندارم و سرانجام تلاش کردم. من پیش او ماندم زیرا م workedثر واقع شد. مدتی طول کشید تا اعتماد به نفس و شجاعت پیدا کنم تا سرانجام برای خودم بایستم. اما با این کار خودم و بدون پشیمانی این محیط ناسالم را ترک کردم.
V شما یک بار گفتید که استقامت میراث شماست. هنوز هم چنین احساسی دارید؟
TT اکنون که من بیش از 80 سال سن داشته ام ، مقاومت و استقامت همچنان از مهمترین دستاوردهای من است. راز استقامت شاد را برای شما بازگو می کنم. هرگز زندگی را شکسته و شکایت نکنید. سالها پیش ، وقتی سخت ترین روزها را می گذراندم ، برخی از زنان مسن بسیار محتاط از گروه محله من شعار می دادند که من هرگز شکایت نمی کنم زیرا “شکایت ها شادی را پاک می کند”. موافقم. شکایات اتلاف وقت ارزشمندی هستند ، هیچ مشکلی حل نمی کنند ، بلکه فقط اخلال ایجاد می کنند. ما می توانیم با تغییر در ابتدا ، باز کردن دلهایمان بیشتر و افزایش دلسوزی ، هر شرایطی را دگرگون کنیم.
V شما در دهه 40 و 50 در شهر کوچک روستایی تنسی بزرگ شدید. بیشترین تأثیر این تجربه چه بود؟
TT گذراندن اوقات در طبیعت پناهگاه مورد علاقه من در دوران کودکی بود. این اثر سالم در شکل گیری دنیای درونی من بود و به من کمک کرد تا قلبم را گوش کنم. من خاطرات خوب آن روزها ، خصوصاً لذت آواز در مدرسه و کلیسا را گرامی می دارم. این به من کمک کرد تا برای یک حرفه آماده شوم. در اعماق قلب ، من واقعاً یک دختر روستایی هستم ، بنابراین همیشه جایی را که در سوئیس زندگی می کنم ، دوست دارم و مادر طبیعت آن را احاطه کرده است.
V نوشتی که دختر زنی هستی که تو را نمی خواهد. مادرم نیز مرا دوست نداشت و من می دانم که تأثیر طولانی مدت می تواند داشته باشد. درباره چگونگی غلبه بر این مسئله به افرادی که ممکن است وضعیت مشابهی داشته باشند ، چه می گویید؟
TT شفابخشی حاصل از عمل معنوی من به من آموخته است که مهم نیست که عشق تربیتی یک مادر یا پدر را دریافت می کنیم ، باز هم می توانیم به آن منبع عشق به خود و دیگران تبدیل شویم. طرد شدن مادرم در اواخر زندگی من را مجبور کرد عشق را در مکانهایی جستجو کنم که برای من خوب نبودند. اما با گذشت زمان یاد گرفته ام که خودم را دوست داشته باشم و نور درونی ام را آشکار کنم ، که همه ما داریم. اینگونه بود که من توانستم تمام نقایص و نقصهای زندگی ام را کاملاً بپذیرم ، از اوقات سخت و خوب قدردانی کنم و از نارضایتی های گذشته دست بردارم. این آزادی واقعی است.
V اگر بتوانید به دوران کودکی خود برگردید و یک چیز به خود بگویید ، چه چیزی خواهد بود؟
TT این همان چیزی است که دوست دارم با همه به اشتراک بگذارم: “شما همان چیزی هستید که هستید ، لیاقت همه عشق ها ، خوبی ها و شادی های جهان را دارید.”
V در این کتاب ، شما سال 2020 را “سال دید واضح” می نامید. لطفا توضیح دهید
TT از بسیاری جهات ، سال 2020 یک سال کنار گذاشتن سطحی برای آشکار کردن واقعیت های واقعی بوده است. همه گیری و سایر مواردی که مدتهاست رنج می کشند برای همه کاملاً واضح و روشن شده است. و این وضوح از این نظر مهم است که به رشد ما کمک می کند. بنابراین وقتی من در مورد یک دید واضح صحبت می کنم ، منظور من شناخت ارزش تمام تجربیات ما ، مثبت و منفی ، در طول زندگی ما است ، زیرا آنها همیشه چیزهایی برای یادگیری دارند. در بدبختی همیشه یک قطعه خوشبختی وجود دارد. من خوش بین هستم که ما مردم ، به ویژه جوانان ، آنچه را که امسال آموخته ایم ، به عنوان سکوی پرش برای بهبود جهان به کار خواهیم گرفت.
V پایان کتاب در مورد بخشش است. شما بین بخشش و توجیه یا بخشش فرق می گذارید. می توانید در این باره بیشتر بگویید؟
TT می خواستم اهمیت بخشش و خوداندیشی را درک کنم ، نه گناه. این برای سلامت روان بسیار مهم است. بخشش به معنای این نیست که رفتار بد آنها را بپذیرید. من معتقدم که قانون علت و معلولیت سختگیرانه است و هیچ کس نمی تواند از عواقب اعمال خود فرار کند ، هر چقدر هم که مردم را ببخشیم. اما ما نباید بار درد ، خشم و کینه را تحمل کنیم – می توانیم آن را رها کنیم. پایبندی به این احساسات سمی فقط به ما آسیب می رساند و منفی نگری را حفظ می کند. من یک ذهنیت آزادی بخش از بخشش را انتخاب می کنم که بسیار شفابخش است و به سالم بودن من کمک می کند.
V فصل آخر “بازگشت به خانه” نام دارد و تصویری زیبا از سالهای پس از بازنشستگی شما را نشان می دهد. لطفاً به ما بگویید بازگشت به خانه برای شما چه معنی دارد.
TT حالا ، بازنشسته ، من تمام وقت در جهان در خانه بودم. وقت آن است که آرامش ، تفکر و قدردانی از آنچه که دارید را داشته باشید. من از ایجاد پروژه های جدید لذت می بردم که می توانم با سرعت خودم انجام دهم ، مانند ضبط آلبوم های فراتر از ادیان ، نوشتن کتاب و کار روی موسیقی. [new productions of Tina: The Tina Turner Musical continue to open around the world]. من همچنین وقت داشتم تا به خاطرات بسیار زیبا از گشت و گذار در جهان بپردازم. قبل از هر نمایش آواز می خواندم و برای خوشبختی همه افرادی که به من مراجعه می کردند دعا می کردم. وقتی در صحنه روی صحنه بودم ، احساس می کردم پرواز می کنم. راک کار من واقعاً به یک رویا تبدیل شده است. این فقط اتفاق نیفتاد ، البته کار سختی هم طول کشید! [Laughs.] من کاری را که می خواستم انجام دادم و بسیار افتخار می کنم که این کار را به روش خودم انجام داده ام. من آن را حتی واضح تر با نگاهی به گذشته می بینم ، بنابراین بازگشت فوق العاده ای به خانه بود.
V زندگی روزمره شما این روزها چگونه است؟
TT من اینجا و اکنون را دوست دارم ، با تمرکز بر زمان حال ، خواه در شب قدم بزنم در باغ ، بخوانم ، آواز بخوانم یا فیلم ببینم. من برای هر روز زندگی به عنوان یک هدیه ارزش قائلم.
V نسخه شما از خوشبختی کامل چگونه است؟ آرزوی قلب شما چیست؟
TT زندگی من در 10 سال گذشته به سعادت کامل من تبدیل شده است. برای کسی ، این ممکن است تعجب آور باشد زیرا من مشکلات جدی بهداشتی داشتم. اما معنای شادی واقعی بدون زندگی پریشان نیست. خوشبختی واقعی و پایدار آن روحیه راسخ و امیدوار را به ارمغان می آورد که هرچه باشد می تواند بدرخشد. من به این مهم رسیده ام و بیشترین آرزو را دارم که به دیگران کمک کنم تا واقعاً خوشبخت شوند.
• خوشبختی به تو تبدیل می شود: راهنمای تغییر زندگی برای همیشه ، ساخته شده توسط تینا ترنر هارپر ثورانس ، 16.99 پوند.
[ad_2]